13 اسفند 1397 - 12:03
کالبدشکافی اقتصادیبیانیه‌ی «گام دوم» انقلاب اسلامی (۲)

الزامات یک راهبرد جامع برای رهایی از وابستگی اقتصاد به نفت

کد خبر : 2431
پایگاه رهنما :

وابستگی اقتصاد ایران به نفت ریشه‌ی بسیاری از مشکلات ایران است. پیش‌تر به طور جزیره‌ای در مورد معایب اقتصاد نفتی سخن‌های بسیاری رانده شده، اما اگر بخواهیم «وابستگی اقتصاد به نفت» را به عنوان یکی از «عیوب ساختاری» و در چارچوب کلان‌تصویر بیانیه‌ی «گام دوم» انقلاب اسلامی تحلیل کنیم، خواهیم دید که از یک‌سو وابستگی به نفت، شدت تحریم‌پذیری اقتصاد ایران را افزایش می‌دهد. تحریم نیز در این کلان‌تصویر، ذیل چالش‌های خارجی اقتصاد ایران جای می‌گیرد. از سوی دیگر همین وابستگی به نفت زمینه‌ساز بروز «ضعف‌های مدیریتی» می‌شود که بخشی از چالش‌های داخلی اقتصاد ایران است. علاوه بر این، مشکل ساختاری وابستگی اقتصاد به نفت، خود تقویت کننده‌ی برخی عیوب ساختاری دیگر، همچون «عدم ثبات سیاست‌های اجرایی اقتصاد»، «نگاه به خارج و نه توجه به ظرفیت‌های داخلی» و ... می‌شود.

نفت برای پیشرفت، نه برای مصرف!

بنابراین این عیب ساختاری، خود از اهمیت بالایی برخوردار است و باید برای اصلاح آن، استراتژی مشخصی تعبیه شود و روی آن استراتژی، یک وحدت ملی شکل گیرد. اما این استراتژی چه باید باشد؟! برخی معتقدند نفت، شوم است و شاید اگر ما نفتی نبودیم مثل بسیاری از کشور‌های توسعه‌یافته‌ی غیرنفتی به پیشرفت می‌رسیدیم. اما واقعیت این است که نفت، ذاتاً نه تنها بد نیست، بلکه یک سرمایه‌ی ملی است و باید از آن به درستی استفاده کرد. مشکل این نیست که پول نفت، وارد اقتصاد ما می‌شود؛ بلکه مشکل اصلی این است که ما با پول نفت، به جای اینکه علم و تکنولوژی خود را تقویت کنیم، زیرساخت‌ها را گسترش دهیم و خطوط تولید خود را تقویت کنیم، به واردات کالا‌های مصرفی مشغولیم! ما نفت را می‌فروشیم و با بخش عمده‌ای از آن، بودجه‌ی جاری کشور را تامین می‌کنیم (یعنی حقوق کارمندان را می‌دهیم و ...) و با بخش دیگری از آن، کالا‌هایی مانند مربا و خلال دندان و ... وارد می‌کنیم. این بدترین نوعِ مصرف نفت است.

نفت برای نسل‌های بعد

نفت یک سرمایه‌ی ملی است؛ حاصل تلاش ما نیست که بتوانیم آن را به راحتی مصرف کنیم. برای نسل‌های بعد نیز هست. اما نباید اشتباه کنیم و فکر کنیم نگه‌داشتنِ نفت در چاه‌های نفت، و بستنِ در چاه‌های نفت به طور مطلق به معنای حفظ این سرمایه برای آیندگان است. چرا که همان‌طور که ذغال‌سنگ، روزی سوخت غالب بود، ولی امروز با تغییر تکنولوژی دیگر قابل استفاده نیست، نفت نیز ممکن است در دهه‌های آینده دیگر سوخت غالب نباشد؛ بنابراین همان‌طور که اگر کسی ذغال‌سنگ را برای آیندگان نگه می‌داشت، امروز ضرر می‌کرد، ما نیز اگر نفت را در چاه‌ها نگه‌داریم، ممکن است در آینده اصلاً دیگر قابل استفاده نباشد. علاوه بر این، برخی چاه‌های نفت مشترک بین ما و کشور‌های دیگر وجود دارد که اگر ما استفاده نکنیم، آن‌ها این منبع زیرزمینی را استخراج کرده و تمام می‌کنند. بنابراین، ما اگر امروز از آن چاه‌ها استفاده نکنیم، فردا پشیمان خواهیم شد؛ بنابراین اگر نفت را سرمایه‌ای برای نسل‌های بعد می‌دانیم، باید آن را استخراج کرده و با درآمد حاصل از آن، به توسعه‌ی انرژی‌های نو، مانند انرژی هسته‌ای، خورشیدی، بادی و ... بپردازیم، زیرساخت‌ها را توسعه دهیم، به جهش علم و تکنولوژی کمک کنیم. این اقدامات می‌تواند این سرمایه را برای نسل‌های آینده حفظ کنند، نه نگاه‌داشتنِ نفت خام در چاه‌های نفت.

استراتژی جامع رهایی از وابستگی

بنابراین اگر بخواهیم یک استراتژی جامع رهایی از وابستگی به نفت را طراحی کنیم، در حقیقت این استراتژی باید چند ویژگی داشته باشد؛ اول اینکه رهایی از وابستگی به نفت نباید به معنای سرمایه‌گذاری نکردن در اکتشاف، استخراج و پالایش نفت تلقی شود. دوم اینکه به هیچ وجه درآمد حاصل از فروش نفت، نباید صرف بودجه‌ی جاری و واردات کالا‌های مصرفی شود که اگر چنین شود، آن‌وقت مشکلات و عیوب خود را نشان می‌دهند. دشمن فروش نفت ایران برای ضربه به مردم و فشار جامعه‌ی مدنی به حاکمیت را کلید می‌زند، مسئولان، چون درآمد بادآورده‌ای برای اداره‌ی کشور دارند، ضعف‌های مدیریتی خود را پشت این پول‌های بادآورده پنهان می‌کنند و مشکلات عدیده‌ی دیگری رخ می‌نمایند. سومین ویژگی این استراتژی جامع باید این باشد که درآمد حاصل از فروش نفت، صرفا به سرمایه‌گذاری در توسعه‌ی زیرساخت‌ها، توسعه‌ی سبد جامعی از انرژی‌های تجدیدپذیر و ... شود. در این صورت، چون ایران به صورت کوتاه‌مدت به درآمد حاصل از نفت وابسته نیست، حتی می‌توانیم از نفت به عنوان اهرمی در جهت فشار به دشمن استفاده کنیم و هر وقت که اراده کردیم، برای مدتی (مثلاً شش ماه)، فروش نفت را تعطیل کنیم تا با افزایش قیمت نفت در بازار‌های جهانی، کشور‌های استکباری را مجبور به ترک سیاست‌های خصمانه کنیم. یک استراتژی جامع با چنین مختصاتی، می‌تواند نفت را از یک تهدید برای اقتصاد ایران، تبدیل به فرصتی بی‌بدیل کند.

ارسال نظرات